به عنوان کسی که عاشق مست شدن احساسی است، برای من سخت است که ببینم این خانه متعلق به شخص دیگری است. این هست ما خانه مال من و ایان در سال 2010 خریداری شد. این خانه برای قسمت آزمایشی بود رازهایی از یک استایلیست. و این داستانی است که هرگز به شما نگفتم.
در سال 2004، برایان و ایان برنان به عنوان بازیگر در یک نمایش برادوی در نیویورک با هم آشنا شدند و یک شبه دوستان بزرگی شدند. این چیزی است که شما آن را “نمایش” می نامید. ما مکرراً با هم بودیم و از جهنم دهه 20 زندگیمان به عنوان هنرمندانی در نیویورک لذت میبردیم تا اینکه ایان به طور مرموزی به لس آنجلس نقل مکان کرد. ما در سال 2008 به لس آنجلس نقل مکان کردیم و ظرف چند هفته در یک مهمانی با او برخورد کردیم. ما هیچ دوست واقعی در آنجا نداشتیم و این یک دیدار فوری بود. ما به لس فلیز نقل مکان کردیم و یک گروه دوست ایجاد کردیم که در تمام دهه 30 زندگی ما جدایی ناپذیر بود. من و ایان اگر او خارج از شهر بود، بدون برایان شام میخوردیم، ما سه نفر خیلی صمیمی بودیم و هنوز هم هستیم. در همین حال، ایان فیلمنامه ای برای یک فیلم تاریک نوشت که در دبیرستانی به نام Glee اتفاق می افتد. او آن را به کسی داد، کسی آن را به کسی داد، آن را به رایان مورفی در اتاق بخار Equinox در Weho داد (بعضی از اینها ممکن است در این مرحله افسانه شهری باشد، اما من قصد ندارم آن را بررسی کنم زیرا من مانند این نسخه). رایان فیلمنامه را به سریال Glee تبدیل کرد و حرفه ایان بلافاصله شروع شد (پس از سال ها و سال ها و سال ها تلاش سخت، نوشتن فیلمنامه های ناموفق بسیاری). این یک داستان واقعی هالیوود است و او همچنان یکی از، اگر نگوییم، سخت کوش ترین افراد هالیوود است.
در همان زمان، من برنده شدم DesignStar و تهیه کنندگان برنامه من، رازهایی از یک استایلیست، از من پرسید که آیا خانه ای را می شناسم که بتوانیم آن را برای خلبان تغییر دهیم – اما این باید یک راز باشد (ماهها طول می کشد تا اعلام شود که برنده شدم). در آن زمان، هرکسی که DesignStar را برنده میشد، قبلاً پایلوت خود را تهیه کرده بود که بلافاصله پس از پخش قسمت آخر اجرا میشد. سپس بر اساس اینکه چقدر خوب بود، این بود که آنها چند قسمت سفارش می دادند. ایان به دنبال خرید خانه بود، بنابراین به او گفتم اگر سریع خانه ای بخرد، آن را به طور کامل برای خلبان فراهم می کنیم. بنابراین بله، خانه او بود، اما ما با هم برای شکار خانه رفتیم چون میدانستیم که بازسازی بزرگی نیست و او شیرینترین خانه ییلاقی را در کنیون بیچوود پیدا کرد. خیلی سریع اتفاق افتاد و من همیشه می ترسیدم که مجبورش کنم اولین خانه اش را بخرد، اما او الان خیلی خوب کار می کند، بنابراین حتی اگر من این کار را انجام دهم فکر می کنم او از این کار گذشته است 🙂
این یک کپسول زمانی از تغییرات نمایشی برای سال ها باقی ماند. چند سال بعد او با همسرش، تریلبی، آشنا شد که دوست عزیز من شد و سبک خودش را به خانه آورد. در بین دوستان ما همیشه یک شوخی بود که وقتی او چیزهایی را تغییر می داد یا جابجا می کرد، من آن را به صورت غیرفعال و پرخاشگرانه به عقب برمی گرداندم یا با این جمله “اوه، خوب اینطور نیست”. ناهمسان”. من یک وابستگی عاطفی بسیار قوی به خانه داشتم و همچنان دوست داشتم که چگونه این کار را برای این کار انجام دادیم اسرار، اما بدیهی است که می دانستند که همه چیز تغییر خواهد کرد، زیرا آنها همیشه تغییر می کنند. اما باز هم خنده دار بود. 🙂
ایان و تریلبی و دو فرزندشان هنوز با ما بسیار صمیمی هستند و اکنون آنها به خانه ای خیره کننده ارتقا یافته اند که نمی توانم صبر کنم تا روزی به شما نشان دهم، اما در همین حال، فکر کردم برای کسانی که از آن زمان دنبال می کنند سرگرم کننده است. 2010 برای خداحافظی با این خانه و چیزی که من هنوز در مورد دکور اصلی دوست داشتم، تقریبا 13 سال بعد، صدا کنم.
FDR Chic – 12 سال پیش
همه من هنوز واقعاً آن اتاق را دوست دارم! فکر میکنم به این دلیل است که فقط التقاطی و پر از کلاسیک است، بنابراین احساس قدیمی بودن برای آن سخت است (آن قفسههای کتاب و همه پنجرهها صدمه نمیزنند). من و ایان در واقع مخفیانه با هم برای برخی از قطعات خرید کردیم تا مطمئن شویم که او آنها را دوست خواهد داشت. فکر میکردم سرگرمکننده خواهد بود «خرید» اتاق و دور همه چیزهایی که الان میخواهم حلقه بزنم.
این چیزهای زیادی است که من می دانم. من در واقع هنوز هم آویزهای مراکشی را دوست دارم، اما از آنجایی که میدانم میتوانیم دوباره آنها را بگیریم (سیاه بودند و ما آنها را با اسپری رنگ آمیزی کردیم)، برای من دزدی کمتری هستند.
چگونه برای فروش صحنه سازی شد
دیدن اینکه چگونه آنها چیزهایی را برای املاک و مستغلات به صحنه می برند همیشه سرگرم کننده است. فکر میکنم آنها احتمالاً سعی میکردند آن را بزرگتر نشان دهند و فضای بیشتری وجود داشت، بنابراین «موارد» را کاهش دادند. من نمی توانم باور کنم که مبل آن را 12 سال ساخته است – پس از 2 سال از آفتاب بسیار پژمرده شد.
طرح من
من هنوز آن صندلی، فرش و آن نقاشی را دوست دارم. واقعیت جالب در مورد این نقاشی – این یک وسیله سینمایی بود که من از Tini (یک فروشگاه قدیمی در دوران اوج خریدم در لس آنجلس) خریدم و متعلق به ویلیام هنری هریسون است – رئیس جمهور که شبی که افتتاح شد سرما خورد و بر اثر آن مرد. 32 روز بعد البته خندهدار نیست، اما داشتن این پرتره فوقالعاده جدی از احتمالاً ناکارآمدترین رئیسجمهور تا کنون بسیار خندهدار است. امیدوارم خیلی بد آن را نگه داشته باشند (من خیلی می ترسم بپرسم زیرا اگر آنها این کار را نکنند من بدشانسی می شوم و من واقعاً حق ندارم که بپرسم).
مرحله ای برای فروش
طرح من
من عاشق یک دستمال خوب هستم و هنوز هم آن صندلی ها را دوست دارم. آنها آن موقع کوچک و بدقلق بودند و مطمئنم الان بهتر از این نیستند، اما هنوز هم زیبا هستند.
مرحله ای برای فروش
ما همیشه قصد داشتیم آشپزخانه آنها را از نو بسازیم، اما این کار ساده ای نیست که فقط یک آشپزخانه را “دوباره” کنیم، بنابراین ما این کار را نکردیم. او لیسانس بود و مطمئناً به اندازه کافی خوب بود.
طراحی من – اتاق خانواده
من واقعاً دوست دارم که در آن روزها، زمانی که نمیدانستم چه کار میکنم، این دو لامپ رومیزی یقه غاز را پیدا کردم و تصمیم گرفتم آنها را سیمکشی کنم. آنها هرگز واقعاً در یک ردیف قرار نگرفتند، اما من هنوز این ایده را دوست دارم.
همچنین، فکر میکنم این اولین و آخرین باری است که علفکش را انجام میدهم و واقعاً باید دوباره آن را انجام دهم. من سعی می کنم برایان را متقاعد کنم که به من اجازه دهد این دیوارپوش کتانی از اشلی استارک که در جایی در مزرعه بسیار خیره کننده است.
مرحله ای برای فروش
آماده فروش – اتاق کودکی که به آن کمک کردم اما هرگز شلیک نکردم
وقتی من در این اتاق کمک کردم، 6 سال پیش یک مهد کودک بود و من هرگز آن را شلیک نکردم (اما قصد داشتم).
طرح من … نوعی – اتاق مهمان تبدیل به اتاق دختر شد
این اتاق به سختی طراحی شده بود، فکر میکنم ما فقط باقی مانده مبلمان قدیمی را که برایشان خرید کردیم برداشتیم و آنها را در اینجا تزئین کردیم. مطمئناً زیبا بود، اما کاملاً شمارهگیری نشده بود.
مرحله ای برای فروش
چند سال پیش آنها دخترشان و تریلبی این کاغذ دیواری شایان ستایش را گذاشتند که من آن را دوست دارم. البته آنها آن را به عنوان اتاق مهمان روی صحنه بردند.
طراحی من – اتاق خواب اصلی
من آن تخته سر را ساختم، btw. بهترین کار من نیست اما 12 سال طول کشید. و دوباره با چراغ میز به عنوان حرکت دیوارکوب به آنجا می رویم. اتفاقاً نمی دانم قانونی است یا نه.
این چیزهای زیادی روی یک کمد است 🙂 تریلبی این میز را چند سال بعد خریداری کرد، زمانی که در واقع برخی از این اتاقها را فیلمبرداری کردیم و من واقعاً آن را دوست داشتم. دلم برای آن ساعت دیواری تنگ شده است – خیلی بامزه.
مرحله ای برای فروش
خیلی تغییر نکرده! حتی آن پرتره خانم آن را در آنجا ساخته است.
برای مدتی، آنها نگهداشتن آن را بهعنوان ملکی اجارهای در نظر میگرفتند که به من امیدوار بود که بتوانم به درستی خداحافظی کنم (این همه در طول قرنطینه پس از نقل مکان به Arrowhead و سپس Portland اتفاق افتاد). روزی میخواهم خانه فعلی آنها را فیلمبرداری کنم، که من آن را طراحی نکردم زیرا نمیتوانستم این کار را انجام دهم زیرا آنها به یک تیم تمام وقت و خدمات کامل نیاز داشتند، اما به من اعتماد کنید واقعاً زیبا و خاص است. و اگر از همان قسمت اول اینجا بوده اید – ممنون، متشکرم، متشکرم. xx
* “طراحی من” عکس های بتانی ناوئرت
The post خانه “FDR Chic” به تازگی فروخته شد و 12 قطعه ای که من هنوز پس از 12 سال دوستشان دارم اولین بار در امیلی هندرسون ظاهر شد.
- By: meybodceram" >meybodceram
- Category: طراحی پارکینگ
- 0 comment
دیدگاهتان را بنویسید