اوه، او در حال خرید است و اکنون من به عکاسی از چند اتاق نزدیک تر و نزدیک تر می شوم. این چیزها شامل یک لامپ قدیمی دیگر نیست، اما همانطور که می بینید پیدا شده است. MIL من زمانی وارد شهر شد که برایان OOT بود و نمیتوانستم بگذارم او تمام هفته در خانه بنشیند. بنابراین من دو روز را برای ما رزرو کردم تا چیزهایی را که «نیازمندم» خرید کنیم (از جمله قالیچه ها و گیاهان/گلدان ها، نه فقط خریدهای قدیمی) با این حال به چند فروشگاه مورد علاقه ام در شهر رسیدیم… بنابراین من خریدم. حمل و نقل برای شما
صندلی های غذاخوری جدید ما
بله، صندلیهای ناهارخوری و مبلها – این دو موردی است که من بیشتر با آنها مبارزه میکنم، زیرا واقعاً میخواهم آنها راحت باشند، اما آنها سرمایهگذاری هستند و در اتاقهای مربوطه اهمیت زیادی دارند، بنابراین خستهکننده یا ساده باشند. برای من دردناک است (به همین دلیل است که هنوز برای اتاق نشیمن خود مبل انتخاب نکرده ام و صادقانه بگویم که حتی نزدیک هم نیستم). پس وقتی دیدم این صندلی ها اولین بار در مجموعه آتنا کالدرون برای جعبه و بشکه من به سرعت نفسم را مکیدم و با صدایی آرام و وحشتناک به خودم گفتم: «اینها هستند. اینها هستند. ما آنها را پیدا کرده ایم. صندلیهای قدیمی چرنر که ما در اینجا داشتیم برایان یا بیشتر مردم برایان یا بیشتر مردم آنقدر زهوار بودند که از نشستن روی آنها لذت ببرند. پیدا کردن هشت صندلی قدیمی که دوست داشتم غیرممکن بود (باور کنید هر روز به دنبالش بودم). من به دنبال چیزی بودم که کادرهای بیشتری را علامت بزند – راحت، بادوام، محکم و در عین حال مدرن + به خوبی با کاشی، پنجره ها و میز کار می کرد. من چیزی با انحنا میخواستم، زیرا مربعهای زیادی در آنجا وجود دارد، اما هشت صندلی صندلی منحنی را نمیخواستم، زیرا این میتواند یک واقعیت سرگرمکننده به نظر برسد، بسیاری از مردم دوست ندارند در صندلیهای راحتی محبوس شوند. من می خواستم منحنی ظریف تر از صندلی جناغی باشد. همانطور که می بینید، اینها عالی هستند. مخمل سبز ظریف و در عین حال شاد است (و اتاق توسط درختان احاطه شده است بنابراین سبز به طور طبیعی بخشی از پالت رنگ اتاق است). و آنها برای چشم شما شلوغ یا پیچیده نیستند – آنها کاملاً با شلوغی زمین تضاد دارند. اکنون تنها چیزی که ما منتظر آن هستیم یک کریدنزا برای پشت این اتاق است که من روزانه برای خرید آن هستم (من باید عمق آن کمتر از 20 اینچ و عرض بین 72 تا 84 اینچ باشد و در حالت ایده آل با رنگ چوب عمیق تر از میز باشد. و صندلی، اما من باز هستم).
بیشتر پرترههای قدیمی/قدیمی غریبهها
بسیاری از مردم از عشق من به این پرتره ها که کاملاً درک می کنم گیج شده اند. بچههای من میگویند که ترسناک هستند و من را شگفتزده کرد، زیرا احساس میکردم عامل ترسناک بیشتر ناشی از شرطیسازی درازمدت اجتماعی است – مثلاً ما نباید این چیزها را دوست داشته باشیم زیرا با مرگ مرتبط هستند و غیره. وقتی حتی سعی میکنم آن را توضیح دهم. برای خودم، فکر میکنم این موضوع ارتباط زیادی با عشق من به تاریخ و کنجکاوی عمیق من در مورد نحوه زندگی مردم دارد. همه این افراد زندگی کاملی داشتند و با این حال آنها تلفنی نداشتند که از هیچ یک از آنها عکس بگیرند – به جز این پرتره های کمیاب از خودشان (بعضی از نقاشی های رنگ روغن، برخی از عکاسی های اولیه). نه اینکه مهمه ولی مثل اینکه کی بودن؟؟؟؟ این قطعات باید واقعاً مورد توجه آنها و اجدادشان بوده باشد، بنابراین پیدا کردن آنها در یک مرکز خرید تصادفی عتیقه باعث می شود که آنها را به خانه ببرم و اهمیتی را که زمانی داشتند به آنها برگردانم. من سعی نمیکنم خودم را باهوشتر یا باهوشتر از آنچه هستم جلوه دهم، اما مدرکم را در تاریخ، بهویژه تاریخ آمریکا (و اگر دنبال میکنید، آن را بررسی کنید) گرفتم و دوست دارم به آنها خیره شوم و تعجب کنم که آنها چگونه بودند و چرا آنها به اندازه کافی برای نقاشی یا عکاسی “مهم” تلقی می شدند.
من میخواهم قاببندی عالی روی همه آنها و شکل زیبای تشک روی قاب خانم را بگویم (و بله، من بهطور خاص به دنبال خانمهای بیشتری برای دیوار هستم – بگذارید بگوییم دنیای پرترههای تاریخی اینطور نیست. دقیقاً متنوع است، هیچ کس تعجب نمی کند).
برای مثال این دو را در نظر بگیرید. آنها فانتزی بودند! “مهم”!؟ سلطنتی آمریکایی شاید! و با این حال آنها را روی زمین پیدا کردم که به قاب های خالی دیگر تکیه داده بودند. همچنین، همه وقتی 20 ساله بودند 50 ساله به نظر می رسیدند. رنگها. آنها برای من بیشتر شبیه مجسمه های تخت هستند تا نقاشی. بسیار پیچیده و گویا، حتی زمانی که خودشان نیستند.
صبر کنید، پس با همه این پرتره های غریبه های مرده چه خواهید کرد؟
خوب. جادوگری وودو در طول هالووین چشمان گوگلی را به چشمان آنها بچسبانید. در هفته هایی که خانه ام را ترک نمی کنم با آنها صحبت کنید. گوش کنید، از آنجایی که فرزندان من و اکثر مهمانان ما لزوماً از این “سرگرمی” من حمایت نمی کنند، من قصد دارم همه آنها را با هم به سبک گالری-دیواری در یک اتاق و روی دیواری که به راحتی دیده نمی شود قرار دهم. بقیه خانه برایان در واقع آنها را دوست دارد («عشق» ممکن است قوی باشد، «فکر می کند آنها بامزه هستند» دقیق تر است). من نقشه ای دارم و اکنون منتظر چند پرتره از اجداد واقعیم هستم تا آن را آویزان کنم و پر کنم. MIL من و مادرم هر دو مجموعه من را دیدهاند و میگویند، “اوه، ما تعداد زیادی از آنها در گاراژ داریم” و من میگویم: “صبر کنید. چی. چرا من را نگه داشتی؟” بنابراین این احتمال وجود دارد که برخی از اینها حتی موفق نشوند، زیرا من میخواهم اجداد واقعی خون را در صورت دستیابی به آنها وارد کنم. بعدش ترسناکه؟ نه، درست است؟ من آن را نمی فهمم. من از این غریبه ها هیچ گونه هیجان وحشتناکی دریافت نمی کنم و در آنها آرامش پیدا می کنم. همچنین ممکن است یک چیز مورمونی باشد – ما در شجره نامه بزرگ شده ایم (من هرگز نپرسیده ام چرا، اما فکر می کنم مردم دوست دارند نسب خود را به سیل بزرگ ردیابی کنند تا ببینند از کدام قبیله آمده اند، که واقعاً جذاب است). من این مونولوگ را به پایان میبرم و میگویم که در مورد پرترههایی که دوست دارم و میخرم نیز بسیار حساس هستم – آنهایی که جمعآوری میکنم همه از هنرمندان بسیار با استعداد هستند یا کاملاً قاببندی شدهاند. دو مورد بالا که من و برایان در دست داریم در واقع موارد مورد علاقه من نیستند (قاب های آنها بسیار زیبا/زیبا و در عین حال تا حدودی ارزان هستند، اما آنقدر مقرون به صرفه بودند که نمی توانستم از آنها عبور کنم). اما بعضی از کارهای دیگر خیلی زیبا انجام شده اند… آیا تا به حال شما را متقاعد کرده ام؟
مناظر خشن بیشتر برای دیوار اتاق خانواده ما
ما در چند هفته دیگر اتاق رسانه/خانواده را دوباره رنگ آمیزی می کنیم (به آب راکد توسط Sherwin-Williams) و این نقاشی های آبی و طلایی سبز رنگ در برابر نمونه رنگ بسیار زیبا به نظر می رسند. بنابراین من به سختی تکیه می دهم و مانند یک احتکار کننده واقعی جمع می کنم. نقاشی جنگلی یک تابلوی طلوع ماه در شب خلقوخو نیست (این همان ژانر خاصی است که من جمعآوری میکنم) اما بسیار زیبا و بسیار زیبا و «اورگان» بود که توسط هنرمندی از سالم امضا شده بود. باید به خودم یادآوری کنم که دیگر نیازی به جمع آوری چیزهایی ندارم که مرا به یاد “اورگان” می اندازد، زیرا اکنون در اینجا زندگی می کنم، اما به اندازه کافی در حال خرید قدیمی هستم تا بدانم وقتی چیزی مرا می گیرد، به ویژه یک قطعه از هنر، مکان مناسبی برای آن پیدا خواهم کرد.
کاپیتان کشتی/قاب خود را پیدا کرد!
احتمالاً این مرد را از زیرزمین خانه ما در لس آنجلس به یاد دارید، اما او قاب نداشت و بدون قاب مناسب نمی توانید پیپ مناسبی بکشید. بنابراین در حالی که داشتم خرید می کردم او را به اطراف آوردم و این مرد را به قیمت 10 دلار پیدا کردم. من احساس می کنم با قاب طلایی ممکن است آن را روی دیوار منظره دریا بسازد – او ناخدای دریا است!
یک چکیده تصادفی
باز هم، من فقط وقتی آن را پیدا کردم، هنر جالبی را جمع آوری می کنم. من عاشق پالت رنگ اینجا بودم – رنگ های خنثی با قاب آبی و طلایی. بیشتر از آن چیزی بود که باید می پرداختم (فکر می کنم بیش از 80 دلار).
اولین لامپ فلفل دلمه ای من
اگر باورتان شود، سالها به دنبال یک چراغ بستنی هنر عامیانه بودم. آنها معمولاً حدود 1000 دلار قیمت دارند 1stDibs، اما شما می توانید آنها را به صورت تصادفی با هزینه بسیار کمتر پیدا کنید. آنها “هنر عامیانه” هستند و بسیاری آنها را “هنر ولگرد” می نامند که من باید بیشتر در مورد آنها بیاموزم، اما در اصل آنها چوب بستنی هستند که به طور ماهرانه ای به هم چسبانده شده اند تا این الگوها و مجسمه های پیچیده را ایجاد کنند. همانطور که می توانید تصور کنید بچه های من اینطور بودند، “من می توانم آن را بسازم” و من اینطور گفتم: “اوه بله؟ بفرماییدو یک دسته چوب بستنی به آنها داد. آنها برای من یک لامپ 1000 دلاری درست نکردند. حالا خودم این را پیدا نکردم، به آنی که می دود پیام داده بودم ویلما، و به او چند چیز داد که باید مراقب آنها باشد – یک چراغ بستنی یکی از آنهاست. و چند ماه بعد او از یک فروشگاه دست دوم پیامک زد و گفت که این را به قیمت 160 دلار پیدا کرده است و اگر باید آن را برای من گیر کند. بله، او باید. پس آره اولین چراغ بستنی کودک.
نگهدارنده مجله توپ و چوب / پایه گیاه
همچنین ممکن است پستهای قبلی را که در آنها عشق خود را به دکور یا مبلمان ویکتوریایی اعلام کردم، خوانده باشید یا نخوانده باشید. آیا واقعاً در این خانه کار می کند؟ سوال برانگیز. اما وقتی این را با رنگ چوبی بسیار زیبا پیدا کردم، آن را گرفتم. من فکر می کنم چیزی بسیار بازیگوش و گرافیکی در مورد این نوع مبلمان وجود دارد – توپ گرد، “نوار” نازک چوب. فقط باید یه جایی براش پیدا کنم…
یک میز آنتیک زیبا
این نابغه اینجا درهای “دفتر” خود را نمی گذارد، بنابراین حوالی ساعت 2:30 بعد از ظهر یا 3:30 بعد از ظهر وقتی بچه ها به خانه می آیند، گرفتن تماس سخت است. فکر میکنم میخواهم چند پنجره داخلی و یک در در اتاق آفتاب بسازم (نور را حفظ کنید، اما اجازه دهید حریم خصوصی صدا وجود داشته باشد) اما فعلاً میخواهم این میز را برای تماسهای بعدازظهر زوم در اتاق خوابمان بگذارم. این میز واقعاً ساده و زیبا است، لحن بسیار زیبایی دارد و فقط 100 دلار قیمت داشت که به نظر من قیمت بسیار خوبی بود.
شما بروید. آخرین بازی قدیمی من با توضیحات بیش از حد در مورد هر قطعه. هدف من این است که هر اتاقی را به اندازه این اتاق فتوژنیک کنم (که ممکن است صادقانه غیرممکن باشد) و روزی شما به جای خاک از پنجره ها به بیرون نگاه کنید و سبزی را ببینید (به زودی در بهار امسال!). با تشکر از خواندن، دوستان. xx
*عکس ها توسط کیتلین گریn
پست جدیدترین بازی قدیمی من شامل تصاویر بیشتر از غریبه های مرده و نمایش و تعریف از صندلی های ناهارخوری جدید ما (نه وینتیج) که هر روز تمام روز برای من شادی می آورد… اولین بار در امیلی هندرسون پدیدار شد.
- By: meybodceram" >meybodceram
- Category: طراحی پارکینگ
- 0 comment
دیدگاهتان را بنویسید