این پست احتمالاً نزدیکترین چیزی است که به دفترچه خاطرات شخصی من در اینترنت گذاشته ام (و به معنای واقعی کلمه در مورد مجرد بودن و افسردگی در طول تعطیلات در طول قرنطینه نوشتم). من کمی می ترسم که پس از دیدن این “الگوها” یا “نقاشی” که “ایجاد کردم”، بلافاصله برای همیشه از جامعه طراحی اخراج شوم. نه اینکه فکر میکردم فقط شاهکارها را بیاورم، بلکه امید بیشتری به کارم داشتم. نشان دادن آنها بسیار آسیب پذیر است زیرا آنها از نظر جسمی از دست راست من آمده اند (مطمئنم که من راست دست هستم) اما روند خلاقیت تا زمانی که خوب نشود بد است، درست است؟ درست؟ خبر خوب این است که در پایان خواهید دید که من قصد دارم برای تغییر کمد خود چه چیزی نقاشی کنم و من واقعاً در مورد آن مشتاقم. خوب، بیایید به شما یادآوری کنیم که فضا چگونه است…
اینجا او در وضعیت فعلی خود است. قفسه هایی که پدرم ساخته است (همانطور که می دانید) ساخته شده اند، اما من هنوز باید آنها را سنباده بزنم و رنگ آمیزی کنم که این اتفاق می افتد این آخر هفته چون در حال حاضر خارج از شهر هستم:) خیلی از شما پیشنهاد کردید که برای آویزان کردن نردبانم قلاب بگیرم و خشک کنم. دندانه دار کردن. متأسفانه، من باید چند چیز دیگر را پشت آن دو قطعه اصلی تکیه دهم تا در واقع به دیوار نخورند. اما نگران نباش، پرده من همه چیز را می پوشاند و داشتن آن چیزها روی زمین من را آزار نمی دهد. حالا اجازه دهید طرح رنگ آمیزی خود را به شما یادآوری کنم…
همانطور که از این گرافیک می بینید، من فقط الگوی بالای تریم را نقاشی می کنم. خیلی راحت تر می شود و قسمت اعظم قسمت پایین با پرده این طرف و لباس من از طرف دیگر پوشیده می شود. اتلاف وقت فایده ای ندارد، درست است؟ مهلت یک ماهه من در حال نزدیک شدن است!
خوب حالا بیایید آسیب پذیر شویم…
این اولین تلاش من برای doodling بود. من سعی نمی کردم به خودم فشار بیاورم اما واقعاً از همه چیز متنفر بودم. من به سرعت شروع به شک کردم که آیا حتی یک ذره خلاقیت در ذهنم وجود دارد یا خیر. سپس تصمیم گرفتم از آبرنگ بیرون بیایم.
من از ایده انجام یک بلوک رنگی بسیار ساده به عنوان پایه زیر هر طرحی که میخواستم خوشم آمد… اما پالت آبرنگ من بسیار محدود بود (معروف به هیچ کدام از رنگهایی که میخواستم نداشت) و حتی اگر رنگ کاملاً خشک شود، نمیتوانم. رنگ های جدید را در بالا قرار دهید. شاید این چیزی است که من در جوانی می دانستم، اما دانش من اکنون وجود نداشت و صبرم تمام شده بود. پس به مداد برگشتم.
در اینجا من یک الگوی خشن از چهار دیوار درست کردم و سپس تعداد انگشت شماری را برای آزمایش الگوهای مختلف فتوکپی کردم. اینها به طور کامل از بین نمی رفتند. من فقط روی هر “دیوار” کار متفاوتی انجام دادم تا ببینم آیا ممکن است یکی از آنها را دوست داشته باشم یا خیر. من نکردم. شاید اگر رنگ های مناسبی برای بازی با آنها داشتم کمک می کرد اما هنوز خوشحال نبودم و باز هم شکست خوردم. سپس به یاد آوردم که چقدر دیوارهای اتاقی را که در Freehand نیویورک اقامت داشتم دوست داشتم. آنها فقط خطوط ساده روی دیوارها بودند و به نظر عالی می رسد. پس اینو امتحان کردم…
ایده این بود که هر دیوار را با رنگی متفاوت اما مکمل رنگ آمیزی کنیم و سپس اساساً یک خط از هر دیوار به روشی سرگرم کننده عبور کند. کاغذ سمت چپ کمی زیاد بود. ها سپس یکی از سمت راست بهتر است اما نیاز به ویرایش زیادی دارد. این فقط اولین پیش نویس بود.
اما بعد یک ایده به ذهنم رسید! من هنر مورس کد را دیده بودم و فکر می کردم که خیلی جالب به نظر می رسد و می تواند برای من معنای زیادی داشته باشد. بلافاصله به این فکر کردم که نام مادرم و کارت شیرینی که سال ها پیش برایم نوشته بود را رمزگذاری کنم. من عاشق این ایده هستم که او را در لحظه ای که وارد در ورودی می شوم احساس کنم (و شاید فراموش کنم که توالتی در چشمانم خیره شده است). من همچنین فکر می کنم این کمد مکان مناسبی برای این طراحی است زیرا نه تنها او دوست داشت لباس بپوشد بلکه برخی از قطعات مورد علاقه من در آنجا ذخیره می شود. برای کسانی که ممکن است ندانند، مادرم 11 سال پیش فوت کرد. این احتمالا با این اطلاعات منطقی تر است 🙂
به هر حال، این نقاشی کارت مادرم با کد مورس، از آنجایی که من خیلی سریع این کار را انجام دادم، به طرز خندهداری وحشتناک به نظر میرسد، اما فکر میکنم وقتی با دقت انجام شود و به درستی اندازهگیری شود، واقعاً جالب به نظر میرسد. به علاوه “سبک” کاملاً مطابق با عشق من به اشکال است و کاملاً با بقیه طراحی آپارتمان من مطابقت دارد.
پس ایده همین است! من ممکن است با مقیاس بازی کنم و همچنان ممکن است دیوارها را مسدود کنم تا آن را کمی شادتر کنم زیرا این چیزی است که قرار است برای من نشان دهد. هر وقت به آن نگاه کنم مثل راز کوچک خودم خواهد بود 🙂
اوه، من در واقع یک آپدیت دیگر دارم!
میله پرده کافه | حلقه ها را فشار دهید
تصمیم گرفتم به همان اندازه که می خواهم میله را به پایین قفسه بالایی وصل کنم، فاصله کمی بین کنار پرده و دیوار باقی می ماند. نه متشکرم بنابراین من بر این اتفاق افتادم میله پرده کافه از جوانسازی فقط 50 دلار بود و می شد به اندازه آن برش داد! من هزینه آن را با پول خودم پرداخت کردم و همچنین 12 عدد از نسخه برنجی بدون لاک را خریدم حلقه های پرده. در مجموع، پس از مالیات و حمل و نقل، فقط بیش از 100 دلار به فروش رسید. من دو سوراخ کوچک در تریم ایجاد خواهم کرد، اما می توان آنها را به راحتی وصله کرد و از آنجایی که کل این کار سفارشی است، خوشحالم که آن را برای مستاجران آینده بگذارم.
پارچه کتانی نیمه شفاف | پرده کتان تیره
پس حالا که میله را دارم به پرده نیاز دارم! به پدرم گفتم که قصد دارم به مغازه پارچه فروشی مورد علاقه ام بروم و یکی از آن ها را درست کنم که او پرسید که چرا فقط یک پانل پرده آماده نمی گیرم و آن را لبه دار نمی کنم. سوال عالی بابا به ذهنم نرسیده بود چرا من همیشه همه چیز را پیچیده تر از آنچه باید باشد می کنم؟؟؟؟ اکنون که طرح بسیار هوشمندانه تری داشتم، این دو پانل پرده کتان آبی را پیدا کردم که باید به اندازه کافی پهن باشند، بنابراین من فقط به یکی نیاز دارم. عرض این فضا 52 اینچ است. من ایده آبی روشن تر را دوست دارم اما هنوز کاملاً مطمئن نیستم. به روز رسانی بعدی امیدوارم پاسخ را داشته باشم.
از اینکه نقاشی های من در سطح دبیرستان را تحمل کردید متشکرم. امیدوارم همه ما تحت تاثیر نتیجه نهایی باشیم. GULP.
دوستت دارم، منظورت باش
The post پیشرفت هفته اول گنجه جس – ما یک ایده الگویی داریم، مردم! اولین بار در امیلی هندرسون ظاهر شد.
- By: meybodceram" >meybodceram
- Category: طراحی پارکینگ
- 0 comment
دیدگاهتان را بنویسید