وقتی رسیدم به اجلاس رهبری بیوفیلیک در انجمن سرنبه گرجستان در اواخر آوریل، من کاملاً انتظار داشتم که در انتهای بحث های آکادمیک و حرفه ای که به مفهومی که در تلاش برای تبدیل شدن به یک جنبش جهانی است، پرتاب شوم. فهرستی از محققان و پزشکان حوزههایی از معماری، طراحی منظر، باغبانی، آموزش، برنامهریزی شهری، حکومتداری و علوم اعصاب نوید ایدههای بزرگی را در پاسخ به چالشهای عظیم موجود بین مسکن، بهداشت و محیط زیست داد. برخی برای افشای تحقیقات در حال انجام، برخی دیگر برای ترویج شیوه ها و برخی حتی برای جمع آوری بحث در مورد اصول اصلی طراحی بیوفیلیک آنجا بودند.
اغلب به کار بومشناس اجتماعی استفان کلرت و فرضیه بیولوژیکی بنیادی ادوارد او. ویلسون در سال 1984 مرتبط است. بیوفیلیا، متخصصان طراحی بیوفیلیک تلاش می کنند تا محیط ساخته شده را به تجربیات کل نگر فراتر از پوشیدن روکش طبیعت تغییر دهند. به عبارت ساده تر، بیوفیلی ها معتقدند که ما به عنوان گونه ای تکامل یافته ایم تا شادترین، سالم ترین و پربازده ترین موجود در طبیعت باشیم، پس چرا جوامع خود را طوری طراحی نکنیم که از آن چشمه پر بذر جوهای خوب بهره ببرند؟
با هدف آشکار، قوی ترین مورد برای طراحی بیوفیلیک به عنوان یک هدف قابل تحقق، محل خود قله است. توسط استیو نیگرن و ماری لوپو نایگرن در سال 2004 تاسیس شد. سرنبه هم به عنوان یک گزاره در حال توسعه و هم به عنوان یک نمونه تثبیت شده از طراحی بیوفیلیک وجود دارد. همچنین یک مفهوم مسکونی است که اصلاً جدید نیست.
مجموعه Serenbe که شبکهای به هم پیوسته از خانهها، مشاغل کوچک، پارکها، مراکز اجتماعی و حتی یک مزرعه کاری را تشکیل میدهد، خاطرهای نوستالژیک و اسطورهای از شهرکهای کوچک حومهای انگلیسی را تداعی میکند، با ویژگیهای بارز ساختارهای کشاورزی که در کنار معماری مدرن در هم آمیخته شدهاند. ساکن شوید ویژگی (و در واقع، تعداد کمی از خانه ها به عنوان معماری قابل توجه در فروشگاه های متعدد نشان داده شده اند).
نایگرن میگوید نقش سرنبه بر چشمانداز همیشه حداقل است، صرفنظر از اینکه در نهایت چقدر زمین در محدوده آن تخصیص داده میشود، با رعایت نسبت 70 به 30، با 70٪ از کل زمین در برابر توسعه محافظت شده، 30٪ باقی مانده با حداقل توسعه یافته است. نفوذ. محله(های) حاصل، پیاده روی، دوچرخه سواری و معاشرت بدون برنامه را به عنوان پیامدهای طبیعی طرحی که بر ماشین تأکید می کند دعوت می کند (خودروها به وفور قابل مشاهده هستند، احتمالاً بیشتر به سبک زندگی آمریکایی متهم می شوند تا برنامه ریزی شهری).
با کاوش در سرنبه با پای پیاده، سخت است که درختان را به اندازه خود ساکنان شهروند در نظر نگیریم، حسی هماهنگ که با اصول مسیرهای طبیعت 16 مایلی و ادغام “هندسه مقدس” – اشکال یافت شده در الگوهای تکرارشونده القا شده است. و نسبت های درون طبیعت (فکر کنید: مارپیچ فیبوناچی) – در هر جزئیات کوچک و بزرگی که در سراسر محدوده شهر پراکنده شده است، رایج است.
نایگرن تلاش ویژهای میکند تا به این نکته اشاره کند که در حالی که سرنبه در طرح حومه شهر است، از همان ابتدا برای ایجاد سطحی از تراکم که دیگر در بیشتر تحولات جدید جامعه مجاز نیست، تصور میشد. “آن خانه بزرگ را می بینید؟” نایگرن می پرسد و در طول یک تور می ایستد تا به سمت یک اقامتگاه اشاره کند. «در سراسر خیابان ما چندین خانه را نزدیک به هم ساختهایم. و در آنجا آپارتمان ها و مشاغل وجود دارد. این نوع چند سکونتگاهی در جاهای دیگر به دلیل قوانین منطقهبندی مجاز نیست.»
زمینهای بزرگتر با اندازهگیری سطح زمین برای توسعه در دسترس هستند، اما آپارتمانهای چند طبقه باریک و خانههای کوچکتر نیز به همان اندازه زیاد هستند. مسکن سالمندان برای دعوت از جمعیت بین نسلی در دسترس است. نوه نایگرن با خوشحالی در یک پارک دوید تا در طول تور به او خوشامد بگوید. در بخشهای خاصی از سرنبه، این تراکم حال و هوای قدیمی شهر اروپایی را به جامعه القا میکند که با پلها و مسیرهای سنگفرش باریک کامل شده است. تنها چیزی که میگوید خلأ کلی بسیاری از بخشهای جامعه، در کنار روکشهای مصنوعی گهگاهی از سن است (این گاهی اوقات میتواند به سرنبه شباهت یک مجموعه فیلم زیبا را بدهد که هنوز منتظر حضور بازیگران و گروه است).
اما مشهودترین عدم تعادل در سرنبه عدم تنوع اجتماعی-اقتصادی-نژادی آن است، چیزی که نایگرن پیش از تأکید بر در دسترس بودن مسکن مقرون به صرفه و گزینههای اجاره به عنوان پادزهر در حال توسعه برای پراکندگی، گذراً به آن اذعان میکند.
فراتر از تنوع معماری و برنامه ریزی مشترک سرنبه، انتقال مبهم بین قطعات مسکونی سرنبه و چشم انداز طبیعی اطراف آن است که برای ساکنان و بازدیدکنندگان بی سر و صدا رضایت بخش است. در همه جا پلههای سایهدار و گذرگاهها بین خانهها، راه رفتن را به عنوان یک گزینه دعوتکننده اجازه میدهند. سایبان های رنگارنگ درختان و طبقه زیرین که توسط محوطه سازی دست نخورده است، با خطوط دید منحنی به جای شبکه های سخت که جامعه را تعریف می کنند، حضور دائمی دارند. این تقاطع مهآلود و پر پیچ و خم فضای شخصی و جمعی منجر به شیب میشود تا خطوط مشخصی از زندگی مدرن حومهای آمریکا.
آنچه که به عنوان یک مزرعه 60 هکتاری توسط نایگرن ها در سال 1991 به عنوان فرار از زندگی شهری به جای یک آدرس دائمی خریداری شد، به آرامی به یک بحث قانع کننده تبدیل شد که مسکن باید با تفکر قابل توجهی فراتر از تمام نقاط فروش که در حال حاضر املاک و مستغلات را تعریف می کند، توسعه یابد. طراحی بیوفیلیک می تواند پایه، سقف و دیوارها برای زندگی بهتر باشد. خوب یا بد، Serenbe ممکن است نزدیکترین تحقق به یک مدینه فاضله حومهای باشد که از دریچه جامعه آمریکا تصور میشود. در واقع، موفقیت آن باعث جلب توجه و الهام بخشیدن به تحولات جدید شده است جوامع قابل پیاده روی یکپارچه و متمرکز بر محیط زیست، با موارد بیشتری در راه است.
حس شگفتی در هر بخش از Serenbe نفوذ می کند، از جمله هنر عمومی که به راحتی در دسترس و در جیب های مخفی مرز جنگلی آن پراکنده شده است، چیزی که در طول تور ما و کاوش خودم در جامعه باعث شادی شد. یک نمونه به یاد ماندنی در پشت سرنبه پیدا شد نانوایی دیزی چشم آبی، کوچکترین ساختمان نقره ای دارای گواهینامه LEED در کشور. درست در گوشه گوشه آن، حیاط صمیمی میزبان دیواری با تخته گچی است که با پیامهای دوستانه ای که بازدیدکنندگان و ساکنان به جا گذاشته اند پوشیده شده است. یک چهارم چرخش پاشنه به سمت چپ و یک مسیر سایهدار، مناظری از جنگلهای سایهدار را نشان میدهد – هیبت وسوسهانگیز به جای ترس. به نظر می رسد گم شدن و در نهایت یافتن راه در Serenbe برای این تجربه ضروری است.
- By: meybodceram" >meybodceram
- Category: پارکینگ, سایر کفپوش ها, سرامیک مرمر
- 0 comment
دیدگاهتان را بنویسید